معنی جیم شدن
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Blow, Elude, Slide, Slip, Sneak
فارسی به ترکی
fertiği çekmek, sıvışmak
فرهنگ عوامانه
به معنی دک شدن یعنی آهسته از مجلس بیرون رفتن است.
ضرب المثل فارسی
آهسته و بدون آنکه کسی متوجه شود محلی را ترک کردن
فارسی به عربی
رجل
فرهنگ معین
(اِ.) نام حرف ششم الفبای فارسی.، ~شدن گریختن، پنهان شدن.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) نوعی حلوا از جنس حلوا جوزی که آنرا بصورت قرصهای پهن و نازک (ببزرگی نان شیرمال ونازکتر از آن) سازند و روی آن کنجد یا شاهدانه پاشند.
جیم
دیباج و حرف پنجم عربی
فرهنگ عمید
نام حرف «ج»،
گویش مازندرانی
ابزاری در خرمن گاه
جیم جیم کا
از انواع بازی های بومی استاین بازی ویژه ی شب های عروسی، حنابندان...
لغت نامه دهخدا
ماماجیم جیم. (اِ مرکب) در تداول عامه، نوعی حلوا از جنس حلوا جوزی که آن را به صورت قرصهای پهن و نازک (به بزرگی نان شیرمال ونازکتر از آن) سازند و روی آن کنجد یا شاهدانه پاشند. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده). قسمی از حلوا ارده که برنج بو داده در میان دارد. برنج برشته کرده به حلوای ارده آغشته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
معادل ابجد
407